گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

دیواره ی شیشه ای

بعضی از آدم ها هستن که انگار که دورشون یه دیواری از یک شیشه ی خیلی نازکه که اون آدم رو می شه از پشت اون شیشه به خوبی دید . اون شیشه انقدر شفاف و نازکه که انگار اصلا وجود نداره . اما در عین اینکه نازک و شفافه ، بسیار بسیار قوی و محکمه . جوری محکمه که هیچکس نمی تونه ازش رد بشه ، فقط خود خدا می تونه ازش عبور کنه . این دیوار شیشه ای مال آدم های تنهاست . مال آدم هایی که تنهایی رو دوست دارن ...

خوش

خوش آنکه اندر ره دوست جان دهد

به راه عشق آنچه نکوست آن دهـد


+ اگه زندگی به دلیلی غیر از تو تموم بشه اون زندگی بیهوده است ... جان لیلی ... خوش به حال هر کس که تورو تو دلش خودش داره ... چون گنجی رو داره که هرگز و هیچکس نمی تونه ازش بگیره ... چون زندگی جاودان رو همیشه همراه خودش داره ... جان لیلی ... عشق من ...

تلخ و تلخ و تلخ

روی دیوار اتاقش پر از عکس بود
عکس های فاحشه های رده اول دنیا
دوست می داشت با تک تک آنها بخوابد
هیچکس نیست که خوابیدن با بهترین ها را از ته دل دوست نداشته باشد

او شرافت را در هرزگی جسمی نمی دید
هرزگی یعنی خود خواهی
هرزگی یعنی غرور
هرزگی یعنی ببینی که او مشکل دارد و تو چشمت را به رویش ببندی
هرزگی یعنی که دیگران را پایین بکشی تا که از تو بالاتر نروند
هرزگی یعنی که شخصیت او را به لجن بکشی ...
هرچقدر هم که به همسر خود وفادار باشی !!

یک نفر عاشق توست
اما اگر تو با دیگری بخندی
او از تو متنفر می شود
این یعنی عشق بین دو انسان
که با یک خندیدن تبدیل به نفرت می شود
وای به حال اینکه به جای لبخند با او بخوابی
این دنیای آدم هاست ...

یک فاحشه هیچ چیز برای مخفی کردن ندارد
همان چیزی است که هست
اما انسان های شریف پشت نقاب های شرافتشان
کفتار ها و گراز ها و روباه ها پنهان می کنند
خداوند پس نقاب ها را می بیند ...

اگر بتوانم در تصور خود
تو را درحال خندیدن با کسانی ببینم که از آنها متنفرم
و از ته دل از خوشحالی تو شاد شوم
آنگاه دوست واقعی تو هستم
اگر از ته دل خوشحال شوم
نه که نقاب خوشحالی به صورت بزنم ...
نه که نقاب خوشحالی به صورت بزنم ...
نه که نقاب خوشحالی به صورت بزنم ...

+ چیزی که نوشتم ؛ سیلی بود که به صورت خودم زدم بلکه نقابم از صورتم بیفته ... زدم که دردم بیاد ...