گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

تو خورشید منی ...

بلندی موی سیاهت شب یلدا

اشکای تو به پاکی آب چشمه هاست

سپیدی سینه ی تو برف زمستون

چشمای آبی تو مثل دریاست


من از شروع شب در انتظار تو

تو یار پاک و من همیشه یار تو

بیرون داره میاد شب از تو خونه ها

تو خورشید منی تو هم بیرون بیا


این آهنگه رو همیشه  به یاد میتی گوش میدم (به قول fefer میتی دختر بابا ! )

هر چند fefer این آهنگه رو خیلی دوس نداره. اون روز که نوشته بودمش می گفت چیه این شعره بابا تو نوشتی !!! منم ازش پرسیدم خدا وکیلی تو از جای دیگه حالت گرفته اس به آهنگ من گیر دادی ! اونم در کمال صداقت گفت آره همینطوره