گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

گرگ

مرد را دردی اگر باشد خوش است - درد بی دردی علاجش آتش است

برای همیشه

آنها هر دو باکره
یکی در انتظار دیدن دیگری
با تمام وجودش برای عشق ...

دست در دست هم خواهند رفت
به افقهایی که هیچکس جز آنها نیست
و او خواهد خفت ... در آغوش او
برای همیشه ... و باکره خواهند ماند
و در آغوش او خواهد خفت ...
برای همیشه ...

دوستان گلم

یکی از دوستان گلم بهم یه بازخورد داده که چیزایی که تو وبلاگم می نویسم تم غمگینی داره . تشکر می کنم ازش که میاد و سر می زنه و دنبال می کنه . راستش خودمم می دونم ، اما نوشتن بهم تسکین می ده . دوستان گلم که پارسال این موقع ها وبلاگ قدیمی مو می خوندن می دونن که اون روزام که حالم مثل این روزا بود می نوشتم . منظور خاصی تو نوشته هام نیست صرفا با نوشتن احساس بهتری دارم . اگه یه وقت چیزی تو نوشته هام هست خدای نکرده شما ناراحت نشین ، صرفا دلنوشته است .

اینم برای اینکه خیلی غمگین نباشه اینجا ... این روزا همش تولده ! پنجم شهریور تولد پیام ، ششم شهریور تولد دختر خاله کوچیکه ام ، هفتم شهریور تولد میترا ، همچنین تولد مایکل جکسون عزیز ، نهم شهریور تولد خواهر پیام ، پونزده شهریور تولد فرشته .

خدا همه شهریوری ها رو زیادشون کنه به حق همین ماه شهریور عزیز

با قلب های شکسته تلاش کردیم

هیچ وقت نتیجه برای تو مهم نبود
هیچ وقت تلاش برای تو مهم نبود
هیچ وقت نیت برای تو مهم نبود
تنها چیزی که مهم بود ٬ خلوص ...

ما با خلوص نیت کردیم
بی هیچ چیزی برای باختن
با قلب های شکسته تلاش کردیم
زخم های زبان ها را پذیرفتیم
و لبخند زدیم ...

لحظه ای توان پاهای ما به انتها می رسد
و لبخند هامان برای همیشه محو می شود و آهمان ...
و تو دیدی و دانستی ٬ و می دانستی
که هیچگاه هیچ اعتراضی نبود ... به هیچ چیز ... به هیچ چیز ...